سایز متن   /

✅ اذانی که خاموش شد

🔴 برشی از کتاب شولای شهادت از لحظات پیش از شهادت نواب صفوی و یارانش

◀️ سحرگاه یکشنبه ۲۷ دی ۱۳۳۴ نواب صفوی و یاران باوفایش را از لشکر ۱ پیاده به لشکر ۲ زرهی بردند. وسایل شخصی آنان را جمع کردند. نواب با خوشحالی به یارانش فرمود: «به خدا قسم با همین لباس شهید می‌شوم.» سپس برای آخرین مرتبه دوستانش را یکی‌یکی در آغوش کشید. آنها را به سلولهای انفرادی بردند تا صبح هنگام آنها را به جوخه‌های اعدام ببندند.

◀️ صبح، نواب و یارانش را از سلول به طرف جوخه‌های اعدام حرکت دادند. سید محمد واحدی فریاد می‌زد: «الله اکبر، الله اکبر.» مامورین جلوی دهانش را گرفتند. نواب تقاضای آب برای غسل شهادت کرد. آب سرد در اختیارش گذاشتند. نواب با عصبانیت فریاد زد: «اگر آب، گرم نباشد رنگ‌ ما می‌پرد و تو و امثال تو فکر می‌کنید ما ترسیده‌ایم. اما مهم نیست، خدا آگاه است که لحظه به لحظه اشتیاق ما به شهادت بیشتر می‌شود.» بعد فریاد زد: «خلیلم، محمدم، مظفرم زودتر آماده شوید، زودتر غسل شهادت کنید. امشب جده‌ام فاطمه زهرا سلام الله علیها منتظر ماست.»

◀️ پس از تمام شدن نماز به موعظه ماموران پرداخت و گفت: «چند روزه‌ی دنیا به زودی می‌گذرد. کاری کنید که در جهان دیگر در برابر آفریدگارتان شرمنده نباشید. شما به دستور شاه ستمگر، ما را شهید می‌کنید ولی طولی نمی‌کشد که همگی از این کردار زشت پشیمان می‌شوید. آن روزها پشیمانی دیگر سودی ندارد…» هر چه لحظه شهادت نزدیک تر می‌شد، چهره نواب برافروخته‌تر می‌شد. هر کدام از یاران، ذکرگویان و آرام قدم برمی‌داشتند. وقتی کنار جوخه‌های اعدام ایستادند، نواب با صلابت هر چه تمام نگاهی به من مامورین اعدام کرد و گفت: «ما شهید می‌شویم، اما بدانید از هر قطره خون ما مجاهدی تربیت خواهد شد و ایران را اسلامی خواهند کرد.»

◀️ در همین هنگام یکی از مامورین به نواب نزدیک شد و پارچه سیاهی به او داد تا روی چشم هایش ببند. نواب با صدایی آرام گفت: «لازم نیست. می‌خواهیم با چشم باز به استقبال شهادت برویم و با چشم باز با خدا و نیاکان بزرگوار خود روبرو شویم.» سپس به یاران باوفایش گفت: «بچه‌ها به زودی به دیدار امامی عزیز می‌رویم. همزمان با هم اذان بگویید تا اینها فکر نکنند ما ترسیده‌ایم، شاد باشید به زودی امامان‌مان را می‌بینیم.» آهنگ تکبیر اذان، فضا را آکنده نمود. ناگهان صدای غرش سلاح‌های مرگبار ستم پیشگان، صدای اذان را خاموش کرد.

مسجد جامع غدیر خم
@masjed_ghadirkhom


 
دیدگاهها

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

مسابقات

آرشیو »
قالب وردپرسدانلود رایگان قالب وردپرسپوسته خبری ایرانیقالب مجله خبریطراحی سایتپوسته وردپرسکلکسیون طراحی