علل تأکید حضرت زهرا بر استدلال به حدیث غدیر بر ولایت امیرالمؤمنین |
||
بسم الله الرحمن الرحیمموضوع: علل تأکید حضرت زهرا بر استدلال به حدیث غدیر بر ولایت امیرالمؤمنینتقدیم به پیشگاه مقدس و باعظمت حضرت بقیه الله الأعظم (ارواحنا لتراب مقدمه الفداه) صلواتی عنایت فرمایید.اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاه علی محمد رسول الله و علی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیه الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله افوض أمری إلی الله إنّ الله بصیر بالعباد حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر رب أدخلنی مدخل صدق و أخرجنی مخرج صدق و أجعل لی من لدنک سلطانا نصیراقال النبی (صلی الله علیه و آله):«إنما فاطمه بضعه منی فمن أغضبها أغضبنی»المصنف فی الأحادیث والآثار، اسم المؤلف: أبو بکر عبد الله بن محمد بن أبی شیبه الکوفی، دار النشر: مکتبه الرشد – الریاض – ۱۴۰۹، الطبعه: الأولی، تحقیق: کمال یوسف الحوت، ج ۶، ص ۳۸۸، ح ۳۲۲۶۹و:«یا فاطمه إن الله یغضب لغضبک ویرضی لرضاک»المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیه – بیروت – ۱۴۱۱ هـ – ۱۹۹۰ م، الطبعه: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج ۳، ص ۱۶۷، ح ۴۷۳۰فرارسیدن ایام فاطمیه و شهادت جانسوز و مظلومانه حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) أم ابیها را به پیشگاه مقدس مولایمان حضرت بقیه الله الأعظم (ارواحنا لتراب مقدمه الفداه) و عمهجان گرامیش حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) و همه دلباختگان و شیفتگان اهلبیت عصمت و طهارت تسلیت و تعزیت عرض میکنم.خدا را به مقام و جایگاه حضرت صدیقه طاهره سوگند میدهم پاداش ما را در این مصیبت بزرگ و جانکاه، فرج موفور السرور مولایمان حضرت بقیه الله الأعظم قرار بدهد به برکت صلوات غراء بر محمد و آل محمد.در رابطه با حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) سخن گفتن به حق سخت و دشوار است. در رابطه با حضرت صدیقه طاهره باید کسی سخن بگوید که خود از سرچشمه وحی شیر علم نوشیده باشد.زیبنده است فرزند بزرگوارش حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداه) بیاید و در فضائل بینظیر مادر گرامیش (سلام الله علیها) سخن بگوید. ما هم زبانمان را به ذکر فضائل و سخنان و جایگاه حضرت صدیقه طاهره متبرک میکنیم و از باب: «مَا لَا یدْرَک کلُّهُ لَا یتْرَک کلُّه»و یاآب دریا را اگر نتوان کشیدهم به قدر تشنگی باید چشیدفرازهایی از فضائل آن بزرگوار و جایگاه آن حضرت را برای شما گرامیان، بزرگواران، فضلا و اساتید تقدیم میکنم. البته در رابطه با فضائل حضرت فاطمه زهرا قطعاً سخن زیاد شنیدهاید و در شبهای آینده هم که چند شب مراسم ادامه دارد بازهم سخنانی در فضائل حضرت صدیقه طاهره خواهید شنید.من میخواهم در رابطه با یکی از مهمترین و اساسیترین نقاط زندگی باشرافت حضرت صدیقه طاهره سخن بگویم تا الگویی باشد برای ما در این دنیای پر شور و شرر که شبهات علیه مذهب، علیه تشیع، علیه اهلبیت، علیه امیرالمؤمنین از در و دیوار میبارد.این نقطه اساسی در زندگی حضرت فاطمه زهرا ،دفاع آن بزرگوار از جایگاه امامت و ولایت و دفاع جانانه آن بزرگوار از امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) است به طوری که خود، شهیده این راه و شهیده دفاع حریم ولایت لقب گرفت.در رابطه با موضوع دفاع حضرت صدیقه طاهره از امیرالمؤمنین اگر فرصت کنم میخواهم سه نکته و سه فراز از خطبه آتشین این بانوی دوسرا عرض کنم و پیرامون این سه فراز مقداری سخن بگویم.امید است این مطالب همانند ران ملخی به پیشگاه سلیمان عالم هستی حضرت بقیه الله الأعظم (ارواحنا لتراب مقدمه الفداه) هدیهای ناقابل باشد.حضرت صدیقه طاهره در خطبه آتشینش در دفاع از حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) نکات زیادی دارد. من سه محور را انتخاب کردم که در این محفل نورانی تقدیم کنم.محور اول این است که حضرت صدیقه طاهره در دفاع از امیرالمؤمنین موضوع خطبه غدیر و حدیث غدیر را برای مهاجرین و انصار مطرح میکند و فریادی برمیآورد بر سر صحابهای که در منطقه غدیر و جحفه بودند و شاهد نصب امیرالمؤمنین برای ولایت و امامت بودند.این سخن هم در منابع و کتب شیعه آمده و هم در کتب اهل سنت وارد شده است. «مرحوم طبرسی» (رضوان الله تعالی علیه) در کتاب «الإحتجاج» جلد اول صفحه ۸۰ چنین تعبیری دارد که حضرت صدیقه طاهره فرمود:«کأَنَّکمْ لَمْ تَعْلَمُوا مَا قَالَ یوْمَ غَدِیرِ خُم»گویا از آنچه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در روز غدیر فرمود، آگاهی ندارید.حضرت فاطمه زهرا به صراحت فرمودند: شما که علی بن أبی طالب را خانه گذاشتید و در سقیفه بنی ساعده برای خود خلیفه انتخاب کردید، گویا سخن رسول اکرم در غدیر خم را نشنیدید یا پیام پیامبر را در رابطه با علی در غدیر خم نفهمیدید و ندانستید.«وَ اللَّهِ لَقَدْ عَقَدَ لَهُ یوْمَئِذٍ الْوَلَاءَ»سوگند به خدا که رسول گرامی اسلام در آن روز ولایت و رهبری را به او (علی علیه السلام) پیوند زد [و از مردم بیعت گرفت].«لِیقْطَعَ مِنْکمْ بِذَلِک مِنْهَا الرَّجَاءَ»تا امید شما [فرصت طلبان تشنه قدرت] را از امامت قطع نماید.حضرت فاطمه زهرا فرمودند: رسول گرامی اسلام امیرالمؤمنین را به ولایت پیوند زد تا امید کسانی که انتظار میکشیدند بعد از رحلت نبی گرامی خلافت را به دست بگیرند تمام راههای عذر و بهانه را برای همگان بست.«وَ لَکنَّکمْ قَطَعْتُمُ الْأَسْبَابَ بَینَکمْ وَ بَینَ نَبِیکمْ»ولی شما رشتههای پیوند [معنوی] میان پیامبر و خودتان را پاره کردید.ولی با کمال تأسف شما مهاجرین و انصار و حاضرین در مجمع بزرگ غدیر، سخنان پیغمبر اکرم را نادیده گرفتید و از میان خود، از پیش خود و برخلاف سخن رسول اکرم که خداوند متعال درباره او فرمود:(وَ ما ینْطِقُ عَنِ الْهَوی إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْی یوحی)و هرگز از روی هوای نفس سخن نمیگوید و آنچه آورده چیزی جز وحی نیست که به او وحی شده است.سوره نجم (۵۳): آیات ۳ و ۴خلیفه تراشیدید و انتخاب کردید.«وَ اللَّهُ حَسِیبٌ بَینَنَا وَ بَینَکمْ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ»این را بدانید که خداوند در دنیا و آخرت بین ما و شما داوری خواهد کرد.الإحتجاج علی أهل اللجاج، نویسنده: طبرسی، احمد بن علی، محقق / مصحح: خرسان، محمد باقر، ج ۱، ص ۸۰، باب ذکر طرف مما جری بعد وفاه رسول الله ص من اللجاج و الحجاجحضرت فاطمه زهرا در نهایت فرمودند: من شکایت شما را به خداوند عالم میکنم. خداوند بهترین گواه و بهترین داور میان من و شماست.عبارت دیگری در کتاب «خصال» جلد اول صفحه ۱۷۳ از حضرت صدیقه طاهره نقل شده است که حضرت در خطبه آتشینش فرمود:«هَلْ تَرَک أَبِی یوْمَ غَدِیرِ خُمٍّ لِأَحَدٍ عُذْرا»آیا پدرم در روز غدیر خم جایی برای عذرتراشی برای احدی باقی گذاشته است؟الخصال، ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج ۱، ص ۱۷۳، ح ۲۲۸حضرت فاطمه زهرا از مردم میپرسند: “آیا پدرم حجت را بر همه شما تمام نکرد و حق مطلب را برای همه ادا نکرد؟!” در فراز دیگری که آقای «شمس الدین ابن جزری» یکی از علمای اهل سنت در کتاب «مناقب الأسد» جلد اول صفحه ۵ نقل می کند حضرت فرمود:«أنسیتم قول رسول الله یوم غدیر خم: من کنت مولاه فعلی مولاه»آیا قول رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) در غدیر خم را فراموش کردید که فرمود: هرکسی من بر او ولایت دارم، علی هم بر او ولایت دارد.مناقب الأسد الغالب مُمزق الکتائب، ومُظهر العجائب لیث بن غالب، أمیر المؤمنین أبی الحسن علی بن أبی طالب رضی الله عنه، المؤلف: ابن الجزری شمس الدین محمد (المتوفی: ۸۳۳ هـ)، تحقیق: طارق الطنطاوی، الناشر: مکتبه القرآن، مصر – القاهره، ج ۱، ص ۵فرازهای دیگری در رابطه با احتجاج حضرت صدیقه طاهره به غدیر خم هست که من به این دو سه مورد اکتفا میکنم.حال سؤال اینجاست که عزیزان، گرامیان، فضلا و بزرگواران چطور شد حضرت صدیقه طاهره از میان آن همه روایاتی که نبی گرامی اسلام در طول ۲۳ سال در رابطه به خلافت، امامت و وصایت امیرالمؤمنین بیان کرده بود حدیث و خطبه غدیر را انتخاب کردند؟!چرا آن بزرگوار از حدیث ولایت که میفرماید:«إن علیا منی وأنا منه وهو ولی کل مؤمن من بعدی »سیر أعلام النبلاء، اسم المؤلف: محمد بن أحمد بن عثمان بن قایماز الذهبی أبو عبد الله، دار النشر: مؤسسه الرساله – بیروت – ۱۴۱۳، الطبعه: التاسعه، تحقیق: شعیب الأرناؤوط, محمد نعیم العرقسوسی، ج ۸، ص ۱۹۹، باب جعفر بن سلیمانو منابع اهل سنت مثل آقای «حاکم نیشابوری» در مستدرک خود، ج۳، ص ۱۱۰، و یا «البانی» در کتاب «سلسله الاحادیث الصحیحه» ج۵، ص ۲۲۲ هم آن را نقل میکنند، سخن نمیگویند؟! همچنین رسول گرامی اسلام در روایت دیگری فرمودند:«وأنت خلیفتی فی کل مؤمن من بعدی»السنه، اسم المؤلف: عمرو بن أبی عاصم الضحاک الشیبانی، دار النشر: المکتب الإسلامی – بیروت – ۱۴۰۰، الطبعه: الأولی، تحقیق: محمد ناصر الدین الألبانی، ج ۲، ص ۵۶۵، ح ۱۱۸۸این روایت در کتاب «المستدرک الصحیحین» جلد ۳ صفحه ۱۳۳ با سند صحیح نقل شده است. چرا حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) به حدیث خلافت استناد نمیکند؟! حدیث امامت از رسول گرامی اسلام نقل شده است که حضرت فرمودند:«أنت امام کل مؤمن ومؤمنه، وولی کل مؤمن ومؤمنه بعدی»مناقب، تألیف الموفق بن احمد بن محمد المکی الخوارزمی: المتوفی سنه ۵۶۸، ج ۱، ص ۴۹چرا حضرت صدیقه طاهره به حدیث خلافت و ولایت و امامت و وصایت اشاره نمیکند و تنها حدیث غدیر را به رخ صحابه میکشد و به حدیث غدیر استناد میکند؟!بنده با توجه به آنچه خود رسیدهام میگویم که حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) به پنج دلیل قضیه حدیث غدیر را مطرح میکنند. بنده در این زمینه مقداری توضیح میدهم.شب عید غدیر قرار بود ما در همین جا در محضر حضرت فاطمه معصومه در خدمت شما گرامیان باشیم، اما از نجف اشرف از ما دعوت کردند که شب عید غدیر نائب الزیاره شما در کنار حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) برنامه داشته باشیم. من تلفن کردم و از تولیت محترم اجازه خواستم که ما را عفو بفرمایند و ما در کنار بارگاه ملکوتی حضرت امیرالمؤمنین انجام وظیفه کنیم.بنده میخواهم این چند نکته را عرض کنم تا هم دین خود را نسبت به واقعه غدیر خم ادا کرده باشم و هم روشن شود که چرا حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا از میان این همه احادیث در رابطه با خلافت و امامت امیرالمؤمنین فقط به حدیث غدیر استناد فرمودند.دلیل اول نزدیک بودن حادثه غدیر با وفات رسول گرامی اسلام بود. پیغمبر اکرم حدیث وصایت را بیست سال قبل در سال سوم بعثت در جمع محدودی از سران قریش مطرح فرمودند. آن بزرگوار حدیث رایت را در جنگی مطرح فرمودند که عده مخصوصی شنیدهاند.پیغمبر اکرم حدیث خلافت را موقع رفتن به جنگ تبوک مطرح فرمودند و عده خاصی آن را شنیدهاند. در حالی که فاصله حدیث غدیر تا رحلت نبی گرامی هفتاد و دو روز بیشتر نیست.دلیل دوم این است که جمعیت انبوهی در محفل بزرگ غدیر خم حضور داشتند.بنا به نقل آقای «سبط ابن جوزی» در کتاب «تذکره الخواص» صفحه ۵۷ آمار کسانی که در غدیر حضور داشتند و سخن نبی گرامی را شنیدند به مرز صد و بیست هزار نفر رسید. یعنی صد و بیست هزار نفر قضیه غدیر را از نبی گرامی اسلام شنیدند.همچنین آقای «حلبی» که از مورخین قدر و نامی اهل سنت است در کتاب «سیره الحلبیه» جلد سوم صفحه ۳۰۸ میگوید: “آمار کسانی که در غدیر خم بودند از نود هزار تا صد و بیست و چهار هزار نفر تخمین زده شده است.”بنابراین دلیل اول این است که واقعه غدیر خم قضیهای نزدیک به رحلت نبی گرامی است. دلیل دوم این است که تعداد انبوهی از جمعیت سخن پیغمبر اکرم را شنیدهاند و عذری برای کسی باقی نمانده است.دلیل سوم این است که در قضیه حدیث غدیر، نبی گرامی اسلام، ولایتی را که خداوند عالم در قرآن کریم سوره احزاب آیه ۶ برای او تثبیت کرده و فرموده است:(النَّبِی أَوْلی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِم)پیامبر نسبت به مؤمنان از خود آنها اولی است.سوره احزاب (۳۳): آیه ۶که «زمخشری» در کتاب «تفسیر الکشاف» دارد که:«النَّبِىُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِینَ ( فی کل شیء من أمور الدین والدنیا ) مّنْ أَنفُسِهِمْ »ولایت نبی اکرم در امور دینی و دنیایی از مؤمنین بر خودشان بالاتر و نافذتر است.الکشاف عن حقائق التنزیل وعیون الأقاویل فی وجوه التأویل، اسم المؤلف: أبو القاسم محمود بن عمر الزمخشری الخوارزمی، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت، تحقیق: عبد الرزاق المهدی؛ ج۳، ص ۵۳۱نبی گرامی قبل از آنکه بحث ولایت امیرالمؤمنین را مطرح کند از همه اعتراف گرفت:«أَلَسْتُ أَوْلَی بِکمْ من أَنْفُسِکمْ»المعجم الکبیر، اسم المؤلف: سلیمان بن أحمد بن أیوب أبو القاسم الطبرانی، دار النشر: مکتبه الزهراء – الموصل – ۱۴۰۴ – ۱۹۸۳، الطبعه: الثانیه، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی، ج ۵، ص ۱۹۵، ح ۵۰۶۸و:«أَلَسْتُ أَوْلَی بِالْمُؤْمِنِینَ من أَنْفُسِهِمْ»آیا ولایت من بر شما از ولایت خودتان بالاتر نیست؟!«فَقُلْنَا بَلَی یا رَسُولَ اللَّهِ»همه مردم گفتند: بله یا رسول الله.«فَمَنْ کنت مَوْلاَهُ فَعَلِی مَوْلاَهُ»حضرت فرمود: هرکسی من مولای اویم، از این پس علی مولای اوست.مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسه قرطبه – مصر، ج ۱، ص ۱۱۹، ح ۹۶۱و:«مَنْ کنْتُ أَوْلَی بِهِ مِنْ نَفْسِهِ فَعَلِی وَلِیهُ»جامع الاحادیث (الجامع الصغیر وزوائده والجامع الکبیر)، اسم المؤلف: الحافظ جلال الدین عبد الرحمن السیوطی، ج ۳، ص ۲۴۲، ح ۸۳۹۶و:«من کنت ولیه فعلی ولیه»تاریخ الإسلام ووفیات المشاهیر والأعلام، اسم المؤلف: شمس الدین محمد بن أحمد بن عثمان الذهبی، دار النشر: دار الکتاب العربی – لبنان/ بیروت – ۱۴۰۷ هـ – ۱۹۸۷ م، الطبعه: الأولی، تحقیق: د. عمر عبد السلام تدمری، ج ۳، ص ۶۲۹، باب من توفی فیهاحضرت با عبارتهای مختلفی که با سندهای صحیح در کتب اهل سنت نقل شده است، این مسئله را بیان فرمودند. آقای «هیثمی» در کتاب «مجمع الزوائد» جلد ۹ صفحه ۱۰۷ این تعبیر را دارد:«من کنت ولیه فعلی ولیه»هرکسی من ولی امر او هستم، علی ولی امر اوست.مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، اسم المؤلف: علی بن أبی بکر الهیثمی، دار النشر: دار الریان للتراث/دار الکتاب العربی – القاهره, بیروت – ۱۴۰۷، ج ۹، ص ۱۰۷، باب قوله e من کنت مولاه فعلی مولاهبحث مولی نیست که شیاطین و خناثها بگویند: “مولی هفتاد معنا دارد هرجایی که رسول اکرم امامت و ولایت و خلافت را اراده کرده باشد.” همچنین در کتاب «السنه» اثر «ابن ابی عاصم» صفحه ۶۰۶ با تصحیح «ألبانی» وارد شده است:«ألست أولی بکم من أنفسکم»آیا ولایت من بر شما از ولایت خودتان بر خودتان اولیتر نیست؟!«قالوا بلی»گفتند: بله.«فقال من کنت مولاه فعلی مولاه»السنه، اسم المؤلف: عمرو بن أبی عاصم الضحاک الشیبانی، دار النشر: المکتب الإسلامی – بیروت – ۱۴۰۰، الطبعه: الأولی، تحقیق: محمد ناصر الدین الألبانی، ج ۲، ص ۶۰۶، ح ۱۳۶۹حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) بعد از اعتراف مردم، ولایت علی بن أبی طالب را که در ردیف ولایت نبی گرامی اسلام است را برای آنها مطرح کرده است.بنابراین میبینیم رسول گرامی اسلام در غدیر خم عین ولایتی که خداوند متعال پیغمبر اکرم را به آن تثبیت کرده برای امیرالمؤمنین تثبیت میفرمایند. به همین خاطر است که حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) از میان انبوه روایات، حدیث غدیر خم را انتخاب میفرمایند.دلیل چهارم این است که بعد از قضیه نصب علی بن أبی طالب برای خلافت، صحابه به امیرالمؤمنین تبریک گفتند که در رأس آنها خلیفه اول و خلیفه دوم بود که گفتند:«هنیئا لک یا ابن أبی طالب أصبحت الیوم ولی کل مؤمن»گوارا باد یابن ابی طالب که امروز تو سرپرست تمام مؤمنین شدی.تاریخ مدینه دمشق وذکر فضلها وتسمیه من حلها من الأماثل، اسم المؤلف: أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبه الله بن عبد الله الشافعی، دار النشر: دار الفکر – بیروت – ۱۹۹۵، تحقیق: محب الدین أبی سعید عمر بن غرامه العمری، ج ۴۲، ص ۲۲۰، باب آخر الجزء الحادی والخمسین بعد الثلاثمائهاگر قرار بود علی بن أبی طالب برای محبت یا نصرت باشد که اصلاً با معنا و الفاظ غدیر تناسبی ندارد.«من کنت ولیه فعلی ولیه»یا:«فقال من کنت مولاه فعلی مولاه»اصلاً از نظر شاکله جمله بندی هم نصرت و ولایت را نمیرساند. اگر بنا بود پیغمبر اکرم بگوید: هرکسی من را دوست دارد علی را دوست داشته باشد، باید میفرمودند: «من کان یحبنی فالیحب علیا!!»، «من کان یودنی فالیود علیا!!» همانطور که قرآن کریم میفرماید:(إِنْ کنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یحْبِبْکمُ اللَّه)اگر خدا را دوست میدارید، از من پیروی کنید تا خدا (نیز) شما را دوست بدارد.سوره آل عمران (۳): آیه ۳۱برای محبت از واژه «حب» و «ود» استفاده میشود. اگر بحث نصرت بود از کلمه «نصر» استفاده میشد و میفرمودند: «ان تنصر الله ینصرکم و یثبت اقدامکم!!»پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از کلمه «ولی» استفاده میکنند و صحابه هم فهمیدند بحث ولایت یعنی ولایت مطلق بر عموم مسلمانان و مؤمنین به همین خاطر تبریک گفتند.«هنیئا لک یا ابن أبی طالب أصبحت الیوم ولی کل مؤمن»یا:«بخ بخ لک یا ابن أبی طالب أصبحت مولای ومولی کل مسلم»تاریخ مدینه دمشق وذکر فضلها وتسمیه من حلها من الأماثل، اسم المؤلف: أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبه الله بن عبد الله الشافعی، دار النشر: دار الفکر – بیروت – ۱۹۹۵، تحقیق: محب الدین أبی سعید عمر بن غرامه العمری، ج ۴۲، ص ۲۳۳، باب آخر الجزء الحادی والخمسین بعد الثلاثمائههمانطوری که «خطیب بغدادی» هم در کتاب «تاریخ بغداد» جلد هشتم صفحه ۲۸۹ مینویسد که خلیفه دوم گفت:«بخ بخ لک یا بن أبی طالب أصبحت مولای ومولی کل مسلم»تاریخ بغداد، اسم المؤلف: أحمد بن علی أبو بکر الخطیب البغدادی، دار النشر: دار الکتب العلمیه – بیروت -، ج ۸، ص ۲۸۹، ح ۴۳۹۲همچنین آقای «ابن کثیر دمشقی» شاگرد «ابن تیمیه» در کتاب «البدایه و النهایه» جلد هفتم صفحه ۳۵۰ کلام خلیفه دوم را نقل میکند:«بخ بخ لک یا ابن أبی طالب اصبحت مولای ومولی کل مسلم»البدایه والنهایه، اسم المؤلف: إسماعیل بن عمر بن کثیر القرشی أبو الفداء، دار النشر: مکتبه المعارف – بیروت، ج ۷، ص ۳۵۰، باب حدیث غدیر خماین روایات شاهد بر این است که صحابه وصایت امیرالمؤمنین را قبول کردند. جالب اینجاست که آقای «ابو حامد غزالی» که یکی از شخصیتها و چهرههای شاخص اهل سنت است در کتاب «سر العالمین» صفحه ۱۸ تعبیر بسیار زیبایی دارد.او میگوید: بعد از حدیث غدیر خم و سخن نبی گرامی، «من کنت مولاه فعلی مولاه» خلیفه دوم ولایت را بر امیرالمؤمنین تبریک گفت؛«فهذا تسلیم ورضی وتحکیم»این نشان میدهد صحابه ولایت علی بن أبی طالب را پذیرفتند، قبول کردند و بر ولایت او حکم دادند.«ابو حامد غزالی» در ادامه جمله زیبایی میگوید که «ذهبی» و دیگران از این جمله «غزالی» به شدت عصبانی شدهاند. «غزالی» مینویسد: تبریک گفتن صحابه به امیرالمؤمنین قطعی است و اینکه تبریک گفتن دلالت بر ولایت، امامت و خلافت میکند هم قطعی است؛«ثم بعد هذا غلب الهوی»هوای نفس آنها را اسیر خود کرده است.سر العالمین وکشف ما فی الدارین، المؤلف: حجه الإسلام الإمام / أبو حامد محمد بن محمد الغزالی، دار النشر: دار الکتب العلمیه – بیروت / لبنان – ۱۴۲۴ هـ ۲۰۰۳ م، الطبعه: الأولی، تحقیق: محمد حسن محمد حسن إسماعیل وأحمد فرید المزیدی، ج ۱، ص ۱۸، باب المقاله الرابعه ترتیب الخلافه والمملکهبه عقیده «غزالی» صحابه برای رسیدن به ریاست و حکومت و مناصب سخنان رسول گرامی اسلام را پشت سر گذاشتند. «ذهبی» که یکی از استوانههای علمی اهل سنت است این روایت را از «غزالی» نقل میکند، سپس به او حمله میکند و مینویسد:«وما أدری ما عذره فی هذا والظاهر أنه رجع عنه وتبع الحق فإن الرجل من بحور العلم والله أعلم»نمیدانم عذر او از به کار بردن این عبارت چه بوده است، زیرا این مرد دریایی از علم است. و خدا عالم است.سیر أعلام النبلاء، اسم المؤلف: محمد بن أحمد بن عثمان بن قایماز الذهبی أبو عبد الله، دار النشر: مؤسسه الرساله – بیروت – ۱۴۱۳، الطبعه: التاسعه، تحقیق: شعیب الأرناؤوط, محمد نعیم العرقسوسی، ج ۱۹، ص ۳۲۸، باب ۴ الغزالی الشیخ الإمام البحر حجه الإسلام أعجوبه الزمان زین الدین أبو حامددلیل پنجم که سبب شد حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) حدیث غدیر را برای استدلال بر خلافت امیرالمؤمنین انتخاب کرد به خاطر این بود که حدیث غدیر پشتیبان قرآنی دارد. بنابر نقل شیعه و سنی سه آیه مستقل در رابطه با غدیر خم نازل شده است. آیه اول، آیه ۶۷ از سوره مبارکه مائده است. خداوند متعال میفرماید:(یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیک مِنْ رَبِّک وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَه)ای پیامبر آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است کاملاً (به مردم) برسان و اگر نکنی، رسالت او را انجام ندادهای.سوره مائده (۵): آیه ۶۷آقای «آلوسی» که سلفی العقیده است، در کتاب «تفسیر روح المعانی» جلد ششم صفحه ۱۹۳ از قول «عبدالله بن مسعود» صحابی و مفسر عصر صحابه مینویسد:«کنا نقرأ علی عهد رسول الله (صلی الله علیه و سلم) یاأیها الرسول بلغ ماأنزل الیک من ربک إن علیا ولی المؤمنین وإن لم تفعل فما بلغت رسالته»ما صحابه همیشه در زمان رسول الله این آیه را این چنین میخواندیم: پیغمبر به مردم بگو که علی ولی امر مؤمنین است. اگر این حرف را به مردم نرسانی و نگویی رسالت ناتمام است.روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، اسم المؤلف: العلامه أبی الفضل شهاب الدین السید محمود الألوسی البغدادی، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت، ج ۶، ص ۱۹۳، باب المائده: (۶۷) یا أیها الرسول… ..عزیزان حتما میدانند کلمه «کان» دلیل بر استمرار است و کلمه «کنا» به معنای ما صحابه است.همچنین آقای «سیوطی» متوفای ۹۱۱ هجری در کتاب «الدر المنثور» جلد دو صفحه ۲۹۸ نقل میکند، آقای «شوکانی» در کتاب «فتح القدیر» جلد ۲ صفحه ۶۱ نقل میکند. دیگران هم این روایت را نقل میکنند.حدیث غدیر پشتوانه قرآنی دارد. شاید دیگر روایات در ولایت امیرالمؤمنین این اهمیت و جایگاه را ندارد. دومین آیه، آیه سوم از سوره مبارکه مائده است که میفرماید:(الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکمُ الْإِسْلامَ دِینا)امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تکمیل نمودم و اسلام را به عنوان آئین (جاودان) شما پذیرفتم.سوره مائده (۵): آیه ۳من نمیخواهم در رابطه با مضمون آیه صحبت کنم، اما تنها به یک روایت اشاره میکنم. آقای «خطیب بغدادی» در کتاب «تاریخ بغداد» جلد هشتم صفحه ۲۸۴ از «ابوهریره» نقل میکند که رسول اکرم در روز هجدهم ذی الحجه در منطقه جحفه علی را برای خلافت نصب کرد. در این حال خلیفه دوم تبریک گفت سپس جبرئیل نازل شد و آیه (الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ) را آورد. آیه سوم، آیه:(سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِع)تقاضا کنندهای تقاضای عذابی کرد که واقع شد!سوره معارج (۷۰): آیه ۱است. «امام قرطبی» که یکی از علمای بزرگ اهل سنت و شخصیتهای برجسته اهل سنت است و «تفسیر» او عصاره تفسیر شش قرن اول اسلام است در کتاب «تفسیر قرطبی» جلد ۱۸ صفحه ۲۷۸ شأن نزول این آیه را این چنین مینویسد:بعد از آنکه رسول اکرم علی بن أبی طالب را برای خلافت نصب کرد به مدینه آمد. یکی از اصحاب پیغمبر اکرم به نام «حارث بن نعمان» خدمت نبی گرامی اسلام آمد.این روایت در کتاب «تفسیر قرطبی» نقل شده است و تفاسیر دیگری هم این روایت را نقل کردهاند. «حارث بن نعمان» خدمت پیغمبر اکرم آمد و عرضه داشت:«یا محمد أمرتنا عن الله أن نشهد أن لا إله إلا الله وأنک رسول الله فقبلناه منک»یا محمد! ما را امر کردی از جانب خدا که گواهی دهیم بر اینکه معبود بر حقی جز خدا نیست و تو پیامبر خدا هستی و ما قبول کردیم.«وأن نصلی خمسا فقبلناه منک ونزکی أموالنا فقبلناه منک وأن نصوم شهر رمضان فی کل عام فقبلناه منک وأن نحج فقبلناه منک»ما را به پرداخت خمس فرمان دادی و ما قبول کردیم، ما را به پرداخت زکات فرمان دادی و ما قبول کردیم، ما را به روزه گرفتن در ماه رمضان فرمان دادی و ما قبول کردیم، ما را به حج رفتن فرمان دادی و ما قبول کردیم.«ثم لم ترض بهذا حتی فضلت بن عمک علینا»سپس تو به این همه خرسند نشدی و حال پسرعموی خود را بر ما فضیلت دادی.«أفهذا شیء منک أم من الله»این نصب چیزی از جانب توست یا فرمانی از نزد خداست؟دقت داشته باشید امروز بازار این روایت داغ است. بعضی از بزرگواران میگویند: “این روایت دلیل بر این است که پیغمبر اکرم هم انتقاد پذیر است!!” ما که نفهمیدیم!!آقای «سبط ابن جوزی» در کتاب «تذکره الخواص» جلد اول صفحه ۳۷ مینویسد: پیغمبر اکرم از جمله «حارث بن نعمان» به قدری غضبناک شد که چشمان حضرت قرمز شد. و سه مرتبه فرمود:«والله الذی لا إله إلا هو ما هو إلا من الله»سوگند به خدایی که جز او معبود بر حقی نیست این امر از جانب خدا است.سپس «نعمان بن حارث» گفت:«فولی الحارث وهو یقول: اللهم إن کان ما یقول محمد حقا فامطر علینا حجاره من السماء أو ائتنا بعذاب ألیم»نعمان با شنیدن این سخن پشت کرد و به راه افتاد در حالی که میگفت: خدایا اگر مساله خلافت علی حق است و از جانب توست سنگی از آسمان بر ما بباران.بعد راوی میگوید:«فوالله ما وصل إلی ناقته حتی رماه الله بحجر فوقع علی دماغه فخرج من دبره فقتله»به خدا سوگند هنوز نزد شترش نرفته بود که سنگی از بالا آمد به طوری که از سرش خورد و از ماتحتش درآمد و کشته شد.«فنزلت: (سأل سائل بعذاب واقع) الآیه»الجامع لأحکام القرآن، اسم المؤلف: أبو عبد الله محمد بن أحمد الأنصاری القرطبی، دار النشر: دار الشعب – القاهره، ج ۱۸، ص ۲۷۸، باب المعارج: (۱) سأل سائل بعذاب… ..شما را به خدا سوگند آیا ما میتوانیم این روایت را دلیل بر انتقادپذیری پیغمبر اکرم بگیریم؟! من که نمیفهمم!!دوستان تقاضا میکنم امشب به منزل بروید و خطبه ۱۹ «نهج البلاغه» را ملاحظه کنید. امیرالمؤمنین در حال خطبه خواندن بودند که یکی از اصحاب به نام «اشعث بن قیس» بلند میشود و به آن بزرگوار انتقاد میکند و میگوید:«یا أمیر المؤمنین، هذه علیک لا لک»یا امیرالمؤمنین! سخنی که میگویی به ضرر توست و به نفع تو نیست.حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) عصبانی و غضبناک میشوند و میفرمایند:«مَا یدْرِیک مَا عَلَی مِمَّا لِی»تو چه میفهمی که چه به ضرر من هست و چه به نفع من است.«مَا یدْرِیک مَا عَلَی مِمَّا لِی»تو چه میفهمی که چه به ضرر من هست و چه به نفع من است.«عَلَیک لَعْنَهُ اللَّهِ وَ لَعْنَهُ اللَّاعِنِین»لعنت لعنتگران و لعنت خدا بر تو باد.«حَائِک ابْنُ حَائِک مُنَافِقٌ ابْنُ کافِرٍ وَ اللَّهِ لَقَدْ أَسَرَک الْکفْرُ مَرَّهً وَ الْإِسْلَامُ أُخْرَی»نهج البلاغه، نویسنده: شریف الرضی، محمد بن حسین، محقق / مصحح: صالح، صبحی، ص ۶۱، خ ۱۹مگر معصوم قابل انتقاد است؟! معصومی که متصل به وحی است، معصومی که آیه شریفه:(وَ ما ینْطِقُ عَنِ الْهَوی إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْی یوحی)و هرگز از روی هوای نفس سخن نمیگوید. آنچه آورده چیزی جز وحی نیست که به او وحی شده است.سوره نجم (۵۳): آیات ۳ و ۴در حق او نازل شده است. مگر میشود به امام معصوم انتقاد کرد؟! زمانی که من میخواهم به کسی انتقاد کنم باید میزان، معیار و ملاکی داشته باشم. ائمه اطهار (علیهم السلام) خودشان ملاک حق هستند.اگر بخواهیم بگوییم فلان چیز حق است یا حق نیست باید به سراغ امام معصوم برویم، زیرا ملاک حق، آنها هستند. پیغمبر اکرم فرمودند:«علی مع الحق أو الحق مع علی حیث کان»مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، اسم المؤلف: علی بن أبی بکر الهیثمی، دار النشر: دار الریان للتراث/دار الکتاب العربی – القاهره, بیروت – ۱۴۰۷، ج ۷، ص ۲۳۵، باب فیما کان فی الجملو:«علی مع القرآن والقرآن مع علی لن یتفرقا حتی یردا علی الحوض هذا حدیث صحیح الإسناد»المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیه – بیروت – ۱۴۱۱ هـ – ۱۹۹۰ م، الطبعه: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج ۳، ص ۱۳۴، ح ۴۶۲۸اگر به کتاب «مستدرک علی الصحیحین» اثر «حاکم نیشابوری» مراجعه کنید این روایت را با سند صحیح خواهید دید. بنابر این روایت، علی با قرآن و قرآن با علی است. مگر میشود به قرآن انتقاد کرد؟!گرچه برخی از افراد بیحیا ادعا میکنند که به خداوند متعال هم میشود انتقاد کرد. اگر بحث این است ما حرفی نداریم، اما اگر بحث تاریخ اسلام، روایات نبی گرامی اسلام، سیره رسول اکرم و سیره صحابه است دیگر جای انتقاد ندارد و نمیشود به معصوم انتقاد کرد!!معصوم ملاک است که ما بخواهیم حق را از ناحق و باطل را از حق تشخیص بدهیم. بنابراین دلیل اینکه حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) حدیث غدیر را انتخاب فرمودند این پنج دلیل بود که از میان آن همه روایات قضیه غدیر را بیان کردند.البته نکات دیگری هم بود همانند فرمایش آن بزرگواران که میفرمایند: خداوند عالم امامت ما را برای امنیت جامعه از تفرقه و مایه وحدت قرار داده است. همچنین دلیل اینکه امیرالمؤمنین را کنار گذاشتند به چه جهت بوده است. در حقیقت کینههای بدر، احد و حنین بود که امیرالمؤمنین را کنار گذاشتند. رسول گرامی اسلام در جمله معروفی به امیرالمؤمنین فرمودند:«ضَغَائِنُ فِی صُدُورِ أَقْوَامٍ لاَ یبْدُونَهَا لَک إِلاَّ مِنْ بَعْدِی»کینههایی از تو در دل این قوم است که آنها را آشکار نمیکنند مگر بعد از من.جامع الاحادیث (الجامع الصغیر وزوائده والجامع الکبیر)، اسم المؤلف: الحافظ جلال الدین عبد الرحمن السیوطی، ج ۱۲، ص ۹۱، ح ۳۰اجازه بدهید اظهار ارادتی هم به پیشگاه مقدس حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) داشته باشیم.این روزها دیگر روزهای آخر زندگی حضرت صدیقه طاهره است. فاطمه زهرا به بستر افتاده است و در طول این ۷۵ یا ۹۵ روز از فراق پدر و ظلمهایی که نسبت به آن بزرگوار و همسر و فرزندانش کردهاند زجر کشیده و گریههای بسیار کرده است.«ابن اثیر» در کتاب «أسد الغابه» مینویسد: فاطمه زهرا پوست و استخوان شده بود و همانند نی از شدت غصه و مصائب لاغر و نحیف شده بود و گوشتی در بدن حضرت دیده نمیشد. حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) میفرماید:«صُبَّتْ عَلَیّ مَصَائِبُ لَوْ أَنَّهَا صُبَّتْ عَلَی الْأَیامِ صِرْنَ لَیالِیا»مصیبتهایی بر من وارد شد که اگر بر روز روشن وارد میشد به شب تاریک مبدل میشد.بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج ۷۹، ص ۱۰۶، ح ۵۳الحق این مصائب برای حضرت صدیقه طاهره و حضرت امیرالمؤمنین سخت بود. بنا بر نقل بعضی از ارباب مقاتل زمانی که امیرالمؤمنین از اتاق بیرون آمد و حضرت فاطمه زهرا را میان در و دیوار دید که افتاده و فرزند عزیزشان حضرت محسن شهید شده دو جمله فرمودند. حضرت فرمودند:یا لیتنی ضُربتُ مَکانَک و یا لیتنی مِتُ قَبل هذازهراجان! ای کاش به جای تو من را کتک زده بودند. ای کاش علی مرده بود و این ذلت را ندیده بود.خدایا تو را به آبرو و عصمت حضرت فاطمه زهرا قسم میدهیم هرچه سریعتر لباس فرج بر اندام ملکوتی مولایمان حضرت ولی عصر بپوشان. خدایا ما را از یاران خاص و سربازان فداکار و شهدای رکابش قرار بده. خدایا انقلاب ما را به انقلاب جهانیاش متصل بفرما.خدایا خدمتگزاران به اهلبیت عصمت و طهارت در هر لباس و منصبی هستند بالأخص مقام معظم رهبری موفق و مؤید بدار. خدایا به آبروی حضرت فاطمه زهرا دعاهای ما را به اجابت برسان. خدایا به آبروی حضرت فاطمه زهرا حوائج ما برآورده نما.هدیه به ارواح پاک انبیاء، اولیاء، شهداء، صدیقین، صالحین بالأخص امام راحل صلوات ختم بفرمایید.والسلام علیکم و رحمه الله و برکاتهمنبع : موسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر (عج) |